پنج درس ارزشمند
پنج درس ارزشمند
نويسنده: عبدالله صالحي
منبع:چهل داستان و چهل حديث از امام حسن عسگري(ع)
منبع:چهل داستان و چهل حديث از امام حسن عسگري(ع)
:
روزي به محضر مبارك امام حسن عسكري عليه السلام وارد شدم ، ديدم كه در حال نوشتن نامه اي مي باشد، لحظاتي را در خدمت آن حضرت نشستم تا آن كه هنگام نماز فرا رسيد. بدين جهت ، از ادامه نوشتن خودداري نمود و در همان لحظه ، نامه و قلم را بر زمين نهاد و برخاست مشغول خواندن نماز گرديد. و من مواظب احوال و اوضاع بودم ، كه ناگهان متوجّه شدم در حالي كه امام عليه السلام مشغول نماز بود، قلم روي كاغذ حركت مي كرد و خطّ مي نوشت ، تا آن كه نامه به پايان رسيد و من با مشاهده چنين معجزه اي سجده شكر به جاي آوردم . و چون نماز پايان يافت و حضرت سلام نماز را داد، قلم را از روي زمين برداشت ؛ و سپس اجازه فرمود تا افرادي كه منتظر زيارت و ملاقات حضرت بودند، وارد شوند.
روزي از روزها چشم هايم سخت درد مي كرد و آنچه مداوا كردم سودي نبخشيد و بالا خره يكي از دو چشمم نابينا شد و دوّمي هم در حال از بين رفتن بود. نامه اي به حضرت ابومحمّد، امام حسن عسكري عليه السلام نوشتم و تقاضا نمودم تا حضرت براي بهبودي چشم هايم دعا فرمايد. امام عليه السلام در جواب نامه ، چنين مرقوم فرمود: خداوند متعال چشم نابينايت را برگرداند و آن ديگري را صحيح و سالم گرداند. و نيز در ذيل نامه نوشته بود: خداوند به تو پاداش نيك و جر جزيل عنايت گرداند. محمّد گويد: از اين كه چشم هايم خوب شد خوشحال شدم ؛ ولي معناي آخرين جمله امام عليه السلام را نفهميدم ، تا آن كه يكي از فرزندانم وفات يافت و فهميدم تسليت آن حضرت به جهت آن بوده است .
روزي به محضر مبارك امام حسن عسكري عليه السلام شرفياب شدم ، هنگامي كه در خدمت حضرت نشستم ، فرمود: ((الحمد للّه))، پيش از آن كه از دنيا بروم ، خداوند متعال خليفه و جانشين مرا به من نشان داد و فرزند عزيزم را ديدم . او از جهت شمائل و صفات ، شبيه ترين مردم به رسول اللّه صلي الله عليه و آله مي باشد، خداوند حافظ و نگهدار او خواهد بود تا آن كه پس از غيبتي طولاني ظهور نمايد و زمين را پر از عدل و داد گرداند. 4- همچنين ابوهاشم جعفري گويد: روزي نزد حضرت ابومحمّد، امام حسن عسكري عليه السلام شرفياب شدم و نشتستم . حضرت فرمود: يكي از گناهاني كه مورد عفو و مغفرت قرار نمي گيرد، اين است كه شخصي گناهي مرتكب شود و بگويد: اي كاش فقط به همين گناه عقاب شوم و آن را سبك و ناچيز شمارد. من پيش خود فكر كردم : چقدر سخت و دقيق است ، پس انسان بايد هميشه مواظب اعمال و حركات خود باشد. حضرت از افكار من آگاه شد و فرمود: آنچه با خود حديث نفس كردي ، اهميّت بده و آن را رها نكن و بدان كه گناهِ شرك به خداوند متعال از حركت موري بر سنگي صاف و ظريف ، مخفي تر خواهد بود. 5- مرحوم كليني و برخي ديگر از بزرگان به نقل از ابوهاشم جعفري آورده اند: روزي در محضر مبارك حضرت ابومحمّد امام حسن عسكري عليه السلام وارد شدم و با خود گفتم : اي كاش حضرت نگين انگشتري ، به من هديه مي نمود تا نزد انگشترساز ببرم و ركاب مناسبي براي آن بسازد و به عنوان تبرّك به دست خود نمايم . و چون مقداري نشستم ، بلند شدم و بدون آن كه در فكر نگين انگشتر باشم ، خواستم كه خداحافظي كنم . پس امام عليه السلام انگشتري را تحويل من داد و فرمود: اي ابوهاشم ! تو نگين خواستي ؛ ولي ما نگيني همراه با ركاب آن به تو مي دهيم ، خداوند آن را براي تو مبارك گرداند. پس از آن گفتم : اي سرور و مولايم ! شهادت مي دهم كه تو حجّت و ولي خدا هستي و امام و پيشواي من خواهي بود و من بر اين شهادت اعتقاد راسخ دارم ؛ سپس حضرت فرمود: خداوند متعال تو را مورد مغفرت و رحمت خود قرار دهد.
روزي به محضر مبارك امام حسن عسكري عليه السلام وارد شدم ، ديدم كه در حال نوشتن نامه اي مي باشد، لحظاتي را در خدمت آن حضرت نشستم تا آن كه هنگام نماز فرا رسيد. بدين جهت ، از ادامه نوشتن خودداري نمود و در همان لحظه ، نامه و قلم را بر زمين نهاد و برخاست مشغول خواندن نماز گرديد. و من مواظب احوال و اوضاع بودم ، كه ناگهان متوجّه شدم در حالي كه امام عليه السلام مشغول نماز بود، قلم روي كاغذ حركت مي كرد و خطّ مي نوشت ، تا آن كه نامه به پايان رسيد و من با مشاهده چنين معجزه اي سجده شكر به جاي آوردم . و چون نماز پايان يافت و حضرت سلام نماز را داد، قلم را از روي زمين برداشت ؛ و سپس اجازه فرمود تا افرادي كه منتظر زيارت و ملاقات حضرت بودند، وارد شوند.
روزي از روزها چشم هايم سخت درد مي كرد و آنچه مداوا كردم سودي نبخشيد و بالا خره يكي از دو چشمم نابينا شد و دوّمي هم در حال از بين رفتن بود. نامه اي به حضرت ابومحمّد، امام حسن عسكري عليه السلام نوشتم و تقاضا نمودم تا حضرت براي بهبودي چشم هايم دعا فرمايد. امام عليه السلام در جواب نامه ، چنين مرقوم فرمود: خداوند متعال چشم نابينايت را برگرداند و آن ديگري را صحيح و سالم گرداند. و نيز در ذيل نامه نوشته بود: خداوند به تو پاداش نيك و جر جزيل عنايت گرداند. محمّد گويد: از اين كه چشم هايم خوب شد خوشحال شدم ؛ ولي معناي آخرين جمله امام عليه السلام را نفهميدم ، تا آن كه يكي از فرزندانم وفات يافت و فهميدم تسليت آن حضرت به جهت آن بوده است .
روزي به محضر مبارك امام حسن عسكري عليه السلام شرفياب شدم ، هنگامي كه در خدمت حضرت نشستم ، فرمود: ((الحمد للّه))، پيش از آن كه از دنيا بروم ، خداوند متعال خليفه و جانشين مرا به من نشان داد و فرزند عزيزم را ديدم . او از جهت شمائل و صفات ، شبيه ترين مردم به رسول اللّه صلي الله عليه و آله مي باشد، خداوند حافظ و نگهدار او خواهد بود تا آن كه پس از غيبتي طولاني ظهور نمايد و زمين را پر از عدل و داد گرداند. 4- همچنين ابوهاشم جعفري گويد: روزي نزد حضرت ابومحمّد، امام حسن عسكري عليه السلام شرفياب شدم و نشتستم . حضرت فرمود: يكي از گناهاني كه مورد عفو و مغفرت قرار نمي گيرد، اين است كه شخصي گناهي مرتكب شود و بگويد: اي كاش فقط به همين گناه عقاب شوم و آن را سبك و ناچيز شمارد. من پيش خود فكر كردم : چقدر سخت و دقيق است ، پس انسان بايد هميشه مواظب اعمال و حركات خود باشد. حضرت از افكار من آگاه شد و فرمود: آنچه با خود حديث نفس كردي ، اهميّت بده و آن را رها نكن و بدان كه گناهِ شرك به خداوند متعال از حركت موري بر سنگي صاف و ظريف ، مخفي تر خواهد بود. 5- مرحوم كليني و برخي ديگر از بزرگان به نقل از ابوهاشم جعفري آورده اند: روزي در محضر مبارك حضرت ابومحمّد امام حسن عسكري عليه السلام وارد شدم و با خود گفتم : اي كاش حضرت نگين انگشتري ، به من هديه مي نمود تا نزد انگشترساز ببرم و ركاب مناسبي براي آن بسازد و به عنوان تبرّك به دست خود نمايم . و چون مقداري نشستم ، بلند شدم و بدون آن كه در فكر نگين انگشتر باشم ، خواستم كه خداحافظي كنم . پس امام عليه السلام انگشتري را تحويل من داد و فرمود: اي ابوهاشم ! تو نگين خواستي ؛ ولي ما نگيني همراه با ركاب آن به تو مي دهيم ، خداوند آن را براي تو مبارك گرداند. پس از آن گفتم : اي سرور و مولايم ! شهادت مي دهم كه تو حجّت و ولي خدا هستي و امام و پيشواي من خواهي بود و من بر اين شهادت اعتقاد راسخ دارم ؛ سپس حضرت فرمود: خداوند متعال تو را مورد مغفرت و رحمت خود قرار دهد.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}